English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
round U مبلغ زیاد
roundest U مبلغ زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
amounts U مبلغ
amounts U : مبلغ
sum U مبلغ
propagandists U مبلغ
tot U مبلغ
lump sums U مبلغ کل
lump sum U مبلغ کل
promoter U مبلغ
tots U مبلغ
promoters U مبلغ
propagandist U مبلغ
sums U مبلغ
amounted U مبلغ
amount U مبلغ
amount U : مبلغ
quantity U مبلغ
amounted U : مبلغ
quantities U مبلغ
quantum U مبلغ
summa U مبلغ
amounting U : مبلغ
amounting U مبلغ
premiums U مبلغ بیمه
premium U مبلغ بیمه
missioner U مبلغ مذهبی
prices U مبلغ شرطبندی
pittance U مبلغ جزئی
price U مبلغ شرطبندی
convertor U مبلغ مذهبی
entirenss U جمع کل مبلغ کل
dribblet U مبلغ کوچک
gross amount U مبلغ ناخالص
balance of the amount U باقیمانده مبلغ
pin money U مبلغ ناچیز
evengelist U مبلغ مسیحی
the entire sum U تمامی مبلغ
chicken feed U مبلغ ناچیز
backing U مبلغ شرطبندی
missionary U مبلغ مذهبی
missionaries U مبلغ مذهبی
converter U مبلغ مذهبی
twopence U مبلغ دو پنس
carry forward U مبلغ منقول
turnover U مبلغ فروش
to figure up مبلغ یا میزان
hikes U مبلغ رابالا بردن
hiked U مبلغ رابالا بردن
ratal U مبلغ مشمول مالیات
hike U مبلغ رابالا بردن
capitalization U جمع مبلغ سرمایه
deductible U مبلغ قابل کسر
hiking U مبلغ رابالا بردن
exaggerated U مبلغ اغراق امیز
it was a U مبلغ زیادی بود
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
surcharge U مبلغ جریمه نرخ اضافی
Fine words butter no parsnips. U از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
investment U مبلغ سرمایه گذاری شده
even money U مبلغ مساوی در شرط بندی
It was some consikerable amount. U مبلغ قابل ملاحظه ای بود
i undertake to pay that sum U متعهد میشوم که ان مبلغ رابپردازم
blank check U چک امضاء شده بدون مبلغ
surcharges U مبلغ جریمه نرخ اضافی
What is this amount for? U این مبلغ برای چیست؟
investments U مبلغ سرمایه گذاری شده
net amount payable to contractor U مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
The return on the bonds amounts to ... U مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
bond discount U تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
outlay U مبلغ سرمایه گذاری شده خرج
entry fee U مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
handicap stake U مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
He deducts the amount from the invoice. U او [مرد] این مبلغ را از حساب کسر می کند.
discounted cash flow U مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
working capital U مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
debt discount U تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
cash-and-carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carries U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
small claim U ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
The borrower is absolutely free to use the amount. U وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
cash and carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
regressive tax U مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
face value U مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
dificiency U نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
bond U سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
clearing a bill U محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
poundage U مبلغ به پوند وزن به پوند
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
plaguily U زیاد
widely U زیاد
plethoric U زیاد
for all the world U بی کم و زیاد
extortionary U زیاد
effusively U زیاد
heart break U غم زیاد
vastly U زیاد
extortionate U زیاد
fulsome U زیاد
egregiously U زیاد
intense U زیاد
populous U زیاد
mickle U زیاد
mickle or muckle U زیاد
muckle U زیاد
numerous U زیاد
excessive U زیاد
superabundant U زیاد
in excess U زیاد
immane U زیاد
no end of U زیاد
over and above U زیاد
in quantities U زیاد
outrageously U زیاد
too U زیاد
large adv U زیاد
many U زیاد
profusely U زیاد
high U زیاد
wide U زیاد
wider U زیاد
widest U زیاد
intensely U زیاد
not a lettle U زیاد
too much U زیاد
heavily U زیاد
to a large extent U زیاد
much U زیاد
quite a few <idiom> U زیاد
mortally U زیاد
hugely U زیاد
swingeing U زیاد
highs U زیاد
generous U زیاد
thick U زیاد
thicker U زیاد
overly U زیاد
thickest U زیاد
intensively U زیاد
highest U زیاد
immoderate U زیاد
tremendously U زیاد
supererogatory U زیاد
ranksack U زیاد
extensive U زیاد
squeamishly U زیاد
glaring U زیاد
greatly U زیاد
overmuch U زیاد
great U زیاد
great- U زیاد
greatest U زیاد
squeamishness U زیاد
late U زیاد
very U زیاد
highly U زیاد
copious U زیاد
heartbreak U غم زیاد
rife U زیاد
profoundly U زیاد
exuberantly U بفراوانی زیاد
exquisite taste U سلیقه زیاد
multiplying U زیاد شدن
frequent visiting U دیدنی زیاد
excessive eating U خوردن زیاد
swarm U دسته زیاد
full tilt U باسرعت زیاد
swarmed U دسته زیاد
diuresis U ادرار زیاد
lots U خیلی زیاد
excessive love U دوستی زیاد
multiply U زیاد شدن
finicality U خودارایی زیاد
floridly U با ارایش زیاد
terrors U ترس زیاد
fervidness U گرمی زیاد
fervidity U گرمی زیاد
multiplies U زیاد شدن
oodles U خیلی زیاد
multiplied U زیاد شدن
torrid U زیاد گرم
eclat U سروصدا زیاد
swarms U دسته زیاد
booster U زیاد کننده
an abrupt place U با سراشیبی زیاد
an abundance of U مقدار زیاد
at a great penny worth U به بهای زیاد
at a great rat U بسرعت زیاد
at long intervals U بفواصل زیاد
augmenter U زیاد کننده
queasy U زیاد دقیق
bad nip U تای زیاد
amplitude U فاصلهء زیاد
alto relievo U برجستگی زیاد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com